جاوید قربان اوغلی، مدیر کل سابق آفریقای وزارت امور خارجه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به تشکیل دولت انتقالی در لیبی میپردازد و معتقد است فضای بین المللی و عربی به شدت علیه ایران است که این امر در تصمیم دولتمردان جدید لیبی برای بهبود رابطه با ایران موثر خواهد بود. دیپلماسی ایرانی: به دنبال استعفای محمود جبرئیل، شورای ملی انتقالی لیبی "عبدالرحمن الکیب"، چهره دانشگاهی و شخصیت مورد توافق همه جناحهای سیاسی را با ماموریت تشکیل دولت موقت و برگزاری انتخابات مجلس ملی تا هشت ماه دیگر به عنوان نخست وزی شورای ملی انتقالی انتخاب کرد. در رابطه با این تحول و آینده لیبی و امکان برقراری روابط حسنه ایران ولیبی با جاوید قربان اوغلی، مدیر کل سابق آفریقای وزارت امور خارجه به گفتگو نشستیم که حاصل آن را در زیر می خوانید: برای ریاست دولت انتقالی در لیبی گزینههای دیگری نیز مطرح بودند. ارزیابی شما از به عهده گرفتن این مسئولیت توسط عبدالرحیم الکیب چیست؟ همانطور که اشاره کردید افراد متعددی برای احراز پست نخست وزیری مطرح بودند ولی برآیند ترکیب نیروهای تصمیم گیرنده در شرایط جدید لیبی نهایتا رای به نخست وزیری آقای عبدالرحیم الکیب داد. البته هر کدام از افراد دیگرانتخاب می شدند همین سوال را می توانستیم مطرح کنیم. بالاخره باید یک نفر انتخاب می شد. در مورد اینکه گرایش نخست وزیر جدید از نظر سیاسی چیست، باید صبر کرد. زیرا سیاستمداران بر اساس شرایط سیاسی و موازنه قدرت، هر زمان ممکن است تغییر موضع دهند.چه کسی تصور می کرد المالکی در عراق برای ابقاء در پست نخست وزیری با جریان مقتدی صدر به توافق برسد؟ ولی این اتفاق بر اساس مصالح دو طرف رخ داد. بنابراین در مورد لیبی هم باید صبر کرد و دید گروههای سیاسی چگونه بایکدیگر تعامل می کنند. برخی خبرها حاکی از وجود اختلافاتی میان انقلابیون و هم چنین انتقام گیری انقلابیون از هواداران قذافی است. با توجه به این اختلافات آینده لیبی را چگونه می بینید؟ پیش بینی تحولات آتی در لیبی به دلیل مداخله نیروهای بین المللی و نقش غیر قابل انکار ناتو در سرنگونی قذافی، طولانی شدن پروژه حذف قذافی از قدرت (در مقایسه با دو کشور همسایه اش یعنی مصر و تونس)، و شرایط سیاسی – اجتماعی داخلی این کشور، با دشواریهایی روبروست. توجه داشته باشید که لیبی کشوری است با بافت قبیله ای، عقب ماندگی فرهنگی-اجتماعی، فقدان توسعه سیاسی و نهادهای دمکراتیک و سلطه تقریبا نیم قرن قذافی که نوع بی بدیلی از حکومت و حکمرانی را در این کشور بنا نهاده بود. آینده لیبی در گرو سهم خواهی قدرتهای داخلی (اعم از نیروهای جهادی و سیاسیون) و خارجی (نیروهای ناتو، آمریکا و...) که در سرنگونی قذافی نقش داشتند، می باشد.همچنین موقعیت جغرافیایی این کشور و ذخایر عظیم نفت این کشور، مساله مهمی در تعیین سرنوشت سیاسی آینده این کشور خواهد بود. اگر به این موارد فقدان حزب یا گروه متشکلی که بتواند به بسیج و سازماندهی مردم (مانند اخوان در مصر و النهضه در تونس) را اضافه کنیم، دورنمای سیاسی این کشور بسیار مبهم - اگر نگوییم تاریک- مشاهده می شود. موضوع مطروحه در سوال یعنی انتقام گیری از هواداران قذافی که اخبار آن در قالب کشتارهای دسته جمعی منتشر شده، در کنار اختلافات سنتی بین شرق (بنغازی) و غرب لیبی، شرایط پیچیده ای را ایجاد کرده است. تصور می کنم همه این موارد فرصتهای طلایی برای مداخله گران بین المللی در ترسیم و تدوین آینده این کشور بر اساس مطامع خودشان فراهم می کند. آیا شرایط لیبی به گونه ای هست که در آینده نزدیک بتواند دولتی قدرتمند و دموکراتیک تشکیل دهد؟ با توجه به مواردی که در سوال قبلی ذکر شد تشکیل دولتی قدرتمند بر اساس معیارهای دموکراتیک بعید به نظر می رسد. قرار است دولت موقت شرایط لازم برای تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی را فراهم کند. سخنان نخست وزیر دولت موقت با رویکرد کاملا حقوق بشری با زمینههای اجتماعی و فرهنگی لیبی فاصله بسیار زیادی دارد. نخبگان تحصیلکرده در غرب برای پروسه تشکیل یک دولت نیرومند با رویکردهایی که آنان معتقدند با دشواریهای زیادی مواجه خواند بود. ناتو با اعلام پایان ماموریت خود در لیبی بر خلاف میل انقلابیون اعلام کرده است از این کشور خارج خواهد شد. آیا این مسئله عملی خواهد شد؟ به نظرم قدرت هوشمند نظامهای غربی در اتخاذ این تصمیم، علیرغم درخواست رسمی شورای انتقالی برای تمدید حداقل یک ماهه حضور نیروهای ناتو در لیبی نقش اساسی داشت. می دانید که عملکرد ناتو در طی 7 ماه فعالیت نظامی در لیبی کاملا خارج از چارچوبی بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد در قالب قطعنامه 1973 برای این نیروها تصویب کرده بود. ناتو که قرار بود فقط برای حمایت از مردم در مقابل حملات هوایی نیروهای قذافی منطقه ممنوعه پرواز ایجاد کند، در عمل وارد جنگ تمام عیاری در این کشور شد، نیروهای معارضین را آموزش داده و سازماندهی کرد و حملات هوایی خود را به همه تاسیسات نظامی و غیر نظامی گسترش داد. ناتو برای رفع اتهام از این عملکرد غیر قانونی خود، این بار علیرغم درخواست شورای انتقالی تصمیم به عدم تمدید حضور خود در لیبی و خارج کردن نیروهایش از این کشور گرفت، تا شاید از این رهگذر افکار عمومی جهان را برای پذیرش نقش باصطلاح انساندوستانه خود توجیه کند. آقای صالحی در سخنانی اعلام کرده اند که به زودی به لیبی سفر خواهند کرد. آینده روابط ایران و لیبی را چگونه ارزیابی می کنید؟ روابط ایران با کشورهایی که در اثر قیام ملتها دچار دگرگونی شده اند، با چالشهایی روبروست. دلیل این امر اولا در نگرش کاملا متفاوت دو طرف به ماهیت این جنبشها و دیگر در نقش و تاثیر قدرتهای منطقه ای و بین المللی در تصمیم این کشورها در برقراری روابط بهتر با ایران است. با وجود گذشت حدود 9 ماه از سرنگونی حسنی مبارک و تلاشهای گسترده دولت برای عادی کردن روابط با مصر، هنوز هیچ تحول مثبتی رخ نداده است. همین مساله با اندک تفاوتهایی در مورد تونس وجود دارد. در خصوص لیبی به نظرم شرایط برای ایران دشوار تر خواهد بود، زیرا بر خلاف تبلیغات دولتی، اولا ایران روابط بسیار خوبی با رژیم قذافی داشت و تنها مساله مورد اختلاف موضوع امام موسی صدر بود. دیگر اینکه همین مساله یعنی تعیین سرنوشت امام موسی صدرهمچنان موضوع مورد مناقشه خواهد ماند، مگر اینکه دوطرف به مصالحه ای دست یابند و با متهم کردن قذافی ختم پرونده را اعلام کنند. سوم اینکه از همان روز انتخاب نخست وزیر جدید، حملات رسانه ای دولتی علیه باصطلاح مصادره انقلاب لیبی توسط غربگرایان و نیروهای وفادار به غرب شروع شده است. در چنین فضایی من موفقیت چندانی برای دیپلماسی آقای دکتر صالحی نمی بینم. ضمن اینکه فضای بین المللی و عربی به شدت علیه ایران است که این امر در تصمیم دولتمردان جدید لیبی برای بهبود رابطه با ایران موثر خواهد بود.
نظرات